۱۳۹۹ آذر ۱, شنبه

موضع دولت و رسانه‌های افغانستان با دگرباشان جنسی و جنسیتی

 



افغانستان کشوری است مسلمان‌نشین  و قوانینی که در آن اجرا میشود انعکاسی از اسلام است و نباید مغایرتی با شریعت داشته باشد. در قانون اساسی افغانستان به طور مستقیم به وضعیت حقوقی دگرباشان جنسی و جنسیتی افغانستانی  اشاره ای نشده است و وضعیت غیرشفافی دارد. اما طبق گفته  حقوقدانان، شکی نیست که در افغانستان روابط همجنس جرم تلقی میشود و هیچ قانون حمایتی برای ترنس‌ها، بیناجنسی‌ها و سایر دگرباشان جنسی و جنسیتی وجود دارد.

 در بند ۴۲۷ قانون جزایی افغانستان رابطه جنسی دو مرد را لواط توصیف کرده و مجازات آن حبس طولانی است و طبق ماده ۶۰ قانون مدنی افغانستان:

«ازدواج عقدی است که معاشرت زن و مرد را برای تشکیل خانواده به رسمیت میشناسد.»

پس طبق این دو ماده می توان این تفسیر را کرد که رابطه همجنس در قانون افغانستان جرم تلقی میشود و به رسمیت شناخته نمیشود.

و در قانون مورد وضعیت حقوقی ترنس ها  و اینترسکس ها هم قانون روشن و شفافی وجود ندارد، فقط در ماده ۲۰۵۷ از آن ها جنس خنثی نام برده شده است و در این ماده آمده است:

«شخصی که زن و مرد بودن او مشخص نباشد سهم ارث کمتری نسبت به دختران و پسران بهره‌مند می‌شود»

 که این قانون هم تبعیضی آشکار علیه ترنس ها و بیناجنسی‌های افغانستانی است که حق آن ها در مسئله ارث و میراث پایمال میشود.

متاسفانه فقط همین بند در قانون در مورد این افراد آمده و اشاره دیگری در مورد حق و حقوق این افراد نشده است و هیچ قانونی وجود ندارد تا از این افراد حمایت کند و بیشتر ترنس ها و یا بیناجنسی ها به هند و یا پاکستان برای انجام عمل‌هایی برای بازتایید جنسیت خود سفر می‌کنند.

اما ناگفته نماند که اولین بار مسعوده کروخی، نماینده پارلمان افغانستان، بعد از دیدار با دو ترنس به نام داور و فریاد گفت:

«از اینکه قبلتر تلاشی برای ترنس ها نکرده عذاب وجدان دارد»

و قول پیگیری داد و برای اولین بار در ۱۹ جدی/ دی ۱۳۹۷ در پارلمان از مشکلات ترنس های افغانستانی سخن گفت و پیشنهاد حمایت از این افراد را داد اما متاسفانه به نتیجه مطلوبی نرسید. 

شکرالله مشکور، سخنگوی کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان، در مصاحبه ای با روزنامه صبح کابل گفت:

 «هر بشر با خاصیت شان محترم است، اما هنجارها و رسوم اجازه نمی‌دهند که ترنس‌ها در جامعه با جرات حضور یابند، در واقع خلا قانونی در افغانستان وجود دارد و ما تمام تلاش مان را میکنیم.  این کمیسیون به تازگی با مشورت با حقوق‌دانان و سایر نهاد‌های مدنی، می‌خواهد برای تغییر قانون کار کند تا برای حمایت از این قشر یک قانون جداگانه تصویب شود و ترنس‌ها بتوانند به حقوق و امتیازات قانونی ‌شان به عنوان یک انسان دست یابند. وی می‌گوید که این روند ممکن است سال‌ها به طول بی‌انجامد.»

متاسفانه به دلیل عدم وجود قانونی برای حمایت از دگرباشان جنسی و جنسیتی، حتی کارمندان دولتی و نیروهای امنیتی، رنگین کمانی های افغانستانی را مورد آزار و اذیت جنسی قرار می‌دهند. در گزارش سالانه دولت آمریکا درباره وضعیت حقوق بشر که سال گذشته  یعنی سال ۱۳۹۸ منتشر شد، دولت افغانستان به نقض حقوق بشر متهم شد. در این گزارش از جمله ذکر شد که نیروهای امنیتی افغانستان علیه اقلیت های جنسی و جنسیتی، اعمال خشونت می‌کند.

حتی در این رابطه دانیال همجنسگرای مرد گفت:

«من خبر داشتم از چند نفر که به طور مثال دو نفر با هم از طریق فیس بوک و یا واتساپ باهم چت می‌کنند و با هم ارتباط می‌گیرند و بالاخره وقتی روز ملاقات می رسد، آن فرد گی با امیدواری میرود و بعد متوجه می شود آن شخص اصلا گی نیست و فقط یک جور، راه جوری یا کلاهبرداری هست.  این افراد بیشترشان از طرف دولت بوده تا دستگیر کنن و آزار بدن و من شاهد بودم که وقتی یک شخصی دستگیر میشود در سلول ها و یا زندان ها بالایشان تجاوز میشود و شکنجه جنسی صورت میگیرد و بعد چون در دولت فسق و فساد زیاد است بعد از شکنجه جنسی از قربانی تقاضای پول میشود. بطور مثال میگویند این مبلغ را به ما پرداخت کن یا تو در این زندان میمانی! و یا اگر  دولت خوب باشد آن شخص را آزاد میکند و تسلیم خانواده اش میکنند و برایشان میگویند که طفل تان همجنسگرا است و بعد از آن خانواده بیشتر ظلم میکند و بعد از طرف خانواده طرد و یا مجبور میشوی از خانواده فرار کنی. وضعیت دولت این قیسم (اینگونه) است! یعنی دولت مفسد است و دولت هیچ کاری برای خانواده ال جی بی تی کرده نمیتواند و بدتر او را شکنجه و یا سرکوب میکند.»

و در این رابطه الهام  همجنسگرای مرد از تجربه اش گفت :

«من با یکی در وزارت مخابرات در شهر با یکی آشنا شده بودم و برای ارتباط گرفتن و دوستی رفتم به دیدنش، اما آنجا مرا به دست سکیورتی گارد یا نیروهای امنیت داد و رفتار واقعا بدی با من داشتن یعنی فحش های بدی می دادند، به فامیلم فحش میدادن، از من فیلم میگرفتن، لت و کوب میکردن و بعد از لت و کوب که از من فیلم هم گرفتن دو نفرشان با هم صحبت میکردن که آیا تو میروی بالای الهام تجاوز کنی یا من اینکار رو کنم. 

حتی بخاطر چیزی که هستم میخواستن به من تجاوز کنن و الان فیلمم پیش شان است و مرا چند بار اخطار دادن که اگه دوباره نیای این کار را دوباره باهات بکنیم، این فیلم را در صفحات مجازی پخش خواهیم کرد و نام تو و نام فامیلت را بد خواهیم کرد و بعد از اون ماجرا من از آنجا برآمدم و بعد دوبار با من دوباره به تماس شدند که اکرام بیا ما چند نفریم و میخوایم باهات اون کار را کنیم و بعد من مجبور شدم افغانستان را ترک کنم تا دست آنها به من نرسند و تا الان نمیدونم که آیا فیلمم را جایی گذاشتن یا نه»

و جمیل رنگین کمانی دیگری گفت که نیروهای پلیس اگر متوجه همجنسگرا بودن و یا ترنس بودن افراد شوند او را مورد تجاوز قرار میدهند و حتی از آنها طلب رشوت میکند تا به کسی چیزی نگویند!

«وقتی پلیس سرت خبردار شود اولین نفر همان ها اینکار را( تجاوز) باهات میکند. بچه باز پلیس ماست. رشوت خوار پلیس ماست. و اگر پول بهش تحویل داده نشه جان سالم به در نمیاره و طبعا سرش تجاوز میشه، طبعا زیر لت و کوب قرار میگیره، طبعا زیر فشارهای عجیب و غریب قرار میگیرد و یعنی از طرف روز محبس است و از طرف شب فاحشه خانه است.»

متاسفانه گزارش های این چنینی در افغانستان از آزار و اذیت جنسی زیاد است و در افغانستان به جای اینکه نیروهای امنیتی و پلیس حافظ جان ومال مردم باشد خود آنها مرتکب چنین خطاهایی میشود که هیچ برخورد جدیی با آنها از طرف حاکمیت صورت نمیگیرد.



موضع رسانه های در برابر رنگین کمانی های افغانستانی:

نکته ای که در قانون اساسی افغانستان را نباید فراموش کرد، اصل ۳۴ام قانون اساسی افغانستان است که در این اصل گفته شده:

«هر افغان حق دارد مطابق به احکام قانون، به طبع و نشر مطالب، بدون ارائه قبلي آن به مقامات دولتي، بپردازد.»

که این قانون باعث شده دست رسانه ها در افغانستان به طور وسیعی باز باشد و دست به انتشار هر مطلبی بزنند. در سال های اخیر بارها شاهد بودیم که روزنامه ها به وضعیت دگرباشان جنسی و جنسیتی افغان پرداخته و از مشکلات شان سخن گفتند. به طور مثال دو روزنامه صبح کابل و روزنامه اطلاعات روز افغانستان که از روزنامه های  پرطرفدار افغانستان است، بارها در مورد رنگین کمانی های افغانستانی مقاله منتشر کردند و از اقلیت های جنسی دفاع و سعی کردند روایتگر زندگی آنها باشند.

به طور مثال روزنامه صبح کابل با تیتر«دگرباشان جنسی در افغانستان حق زندگی ندارند»  به مشکلات دگرباشان جنسی و جنسیتی از جمله طرد شد توسط خانواده و تن فروشی پرداخت و روزنامه اطلاعات روز، مقاله ای را  با عنوان «زندگی در خفا؛ جامعه‌ زیرزمینی هم‌جنس‌گرایان کابل» از استفانی گلینسکی منتشر کرد و در آن از زندگی مخفیانه همجنسگرایان در کابل سخن گفت.

 و از طرفی هم در روزنامه های دیگر به اقلیت های جنسی و جنسیتی حمله می شود و این مسئله را گناه و جرم میداند به مثال خبرگزاری صدای افغان آوا، در مقاله ای با تیتر «رسانه های غربی با نوعی شبیخون فرهنگی در راستای بی هویت کردن مردم افغانستان فعالیت میکند.» گفت:

«انتشار این گونه اعمال(همجنسگرایی) به جز تنفر و انزجار انسان ها از انسان بودنش، چیزی دیگری در پی ندارد.»


و یا در شبکه تلویزیون یک کابل در برنامه ۱۴۰۰ سال به رابطه همجنس حمله شد و آنها لواط کار خطاب کرد و عامل انقراض سفیدپوستان کشورهای غربی را همجنسگرایی معرفی کرد! و با استناد به آيات قرآن این مسئله را جرم تلقی کرد.


متاسفانه با گذشت هجده سال از سقوط طالبان و با روی کارآمدن نظامی جدید، همچنان دگرباشان جنسی و جنسیتی در قانون افغانستان جایگاهی ندارند و امیدواریم با تلاش و کوشش این مسئله را در جامعه عادی سازی کنیم و با پیگیری، دولت و پارلمان را وادار به تصویب قانونی در حمایت از دگرباشان افغانستانی کنیم.


منبع: رادیو رنگین کمان برنامه « اینجا پامیر »

مجری و تهیه کننده: آرتمیس اکبری


برخورد جامعه با دگرباشان جنسی و جنسیتی در افغانستان





 همونطور که می‌دانید افغانستان کشوری است در آسیای میانه، مسلمان‌نشین و فارسی‌زبان با لهجه‌ها و گویش‌های مختلف و البته پشتو و دری که  حداقل ۴۰ سال است که درگیر جنگ ‌های داخلی و خارجی بوده. 


 همین جنگ ۴۰ ساله سبب شده که در جامعه افغانستان، فرهنگ و سیاست رشد نکنه. طبق گزارش ارگ ریاست جمهوری افغانستان در سال ۹۸، ۵۸درصد مردم بی سوادند و به امکانات بهداشتی دسترسی ندارند.  در کنار این مسائل خطر تروریسم و ناامنی هم مردم رو تهدید می‌کنه.

از سال ۲۰۰۲ ، یعنی ۱۸ سال پیش و با سقوط طالبان و  روی کار آمدن حکومت تازه و تصویب قانون اساسی جدیدی در «ولسی جرگه افغانستان»، اشاره ای به اقلیت های جنسی و جنسیتی نشده و آن‌ها کاملاً نادیده گرفته شدند. و تقریبا بیست سال از نظام جدید گذشته و همچنان اقلیت‌های جنسی و جنسیتی در سایه جنگ فقر و ناامنی زندگی می‌کنند و همزمان خطر افشای ناخواسته گرایش جنسی و هویت جنسیتی متفاوتشان با هنجار جامعه آنها را تهدید می‌کند.

با این مقدمه، می‌خواهم به بررسی وضعیت دگرباشان و رنگین کمانی‌های افغان بپردازم، اینکه چه موانعی و محدودیت هایی دارند، چه خطراتی آن هارا تهدید می‌کند و برخورد ، دولت، رسانه ها، جامعه و شورشیان طالبان با این افراد چگونه ‌است؟


برخورد جامعه و خانواده با دگرباشان جنسی در افغانستان


وقتی حرف از جامعه سنتی به میان میاد منظور صرفا افرادی در ولایات و مناطق دور افتاده با ظاهری مشخص نیست، بلکه طیف گسترده‌ای از افراد را شامل می‌شود که می‌توانند دکتر مهندس یا سیاستمدار باشند اما افکاری سنتی و پوسیده داشته باشند که در برخورد با مسائلی همچون  اقلیت‌های جنسی و جنسیتی، یعنی گروهی که به حاشیه رانده شده‌اند، واکنش مثبتی نداشته باشند.

 همانطور که قبلا هم اشاره کردم افغانستان جامعه‌ای است با اکثریت مسلمان که در برخورد با مسائل مختلف با عینک اسلام به قضایا نگاه می‌کنند و  این را هم  اضافه کنم که جنگ چهل ساله سبب شد تا اکثریت جامعه افغان از دسترسی به امکانات آموزشی و حتی حق تحصیل محروم بشن و در نتیجه در برخورد با مسئله ای چون حقوق رنگین‌کمانی‌ها از در مخالفت دربیایند و موضع سفت و سختی بگیرند.

همه این ها سبب شده تا جامعه افغان تمایزی بین همجنسگرایان، دوجنسگرایان، ترنس‌ها و بیناجنسی‌ها و و سایر افراد و هویت‌هایی که زیر چتر بزرگ رنگین‌کمانی‌ها قرار می‌گیرند،  قائل نشوند و آنها را صرفاً به چشم یک منحرف و گناهکار نگاه کنند.

این  باعث به خطر افتادن جان و کشته شدن دگرباشان جنسی و جنسیتی  به شکل فجیعی می‌شود!

همه این فشارها و  ترس از مرگ و آزار و اذیت از طرف جامعه سبب شده، دگرباشان جنسی و جنسیتی زندگی‌ای دوگانه‌ در پیش بگیرند و خود واقعی‌شان را در خفا زندگی کنند،  حتی خانواده‌های خود را ترک کنند و به شهر و یا کشور دیگری مهاجرت کنند. متاسفانه بیشتر این افراد در صورت  افشا شدن  گرایش جنسی و یا هویت جنسیتی متفاوت  با هنجار جامعه،  مجبور به مهاجرت به شهرهای بزرگتری مثل کابل، هرات و مزارشریف  می‌شن تا در امان بمونن. اما به قیمت دست و پنجه نرم کردن با مشکلاتی همچون پیدا کردن سرپناهی برای زندگی و کاری برای امرار معاش. به طور مثال بیشتر ترنس‌ها به دلیل ظاهر متفاوت‌شان کاری پیدا نمی‌کنند و مجبورند با کارهایی مثل رقصیدن در مراسم عروسی، محافلی خصوصی مانند محافل بچه بازی و یا از طریق کارگری جنسی امرار معاش کنند. بچه بازی مراسمی است که در آن پسر بچه هایی که معمولا زیر ۱۸ سال سن دارند را آرایش میکنند، لباس منتسب به زنان بر تنش میکنن، زنگوله ای به پایش می بندند و وادار به رقصیدن میکنند. و در پایان مراسم مقداری پول به آن کودکان میدهند.

البته گاهی اوقات بعد از مراسم بعصی از این افراد در ازای کار جنسی هم پول دریافت میکند. تن فروشی از نظر قانون و فرهنگ جرم و ناپسند است. که این کارها باعث به خطر افتادن جان این افراد می‌شود.

نکته دیگه‌ای که در مورد جامعه افغانستان نباید فراموش کرد، حاکم بودن فرهنگ مردسالاریِ در این جامعه است. که از طرفی یک سری کلیشه هایی را ملاک و معیار «مردانگی» و «زنانگی» می‌دانند. مثل برای مرد بودن ویژگی‌هایی مانند خشن بودن بسیار عادی است و در مناطق تحت حکومت طالبان هم محدودیت هایی بسیار سختی برای زنان وجود دارد و زنان در افغانستان تا رسیدن به حقوق انسانی راه زیادی دارند.

 در این مناطق، زنان اجازه تحصیل ندارند، نمی‌توانند به تنهایی و بدون یک مرد از خانه خارج شوند و باید حجاب کامل داشته باشند. از همه مهمتر رایج بودن فرهنگ کودک همسری در جامعه افغانستان کودکی دختربچه‌ها را تهدید می‌کنه. 

متاسفانه به دلیل رایج بودن فرهنگ کودک همسری دختران زیادی به عقد مردی سن بالا در می‌آیند و در این بین دختران رنگین‌کمانی که به هم‌جنس خودشون گرایش دارند  اسیب روحی روانی شدیدی می‌بینند. آسیب‌های وارده به نوجوان‌های ترنس هم که جای خود داره. خیلی‌ها تحت این فشارها و  دلیل مشکلات زیاد دست به خودکشی می‌زنند و جان خود را می‌گیرند.

در این رابطه بصیره زن همجنسگرای افغان میگوید:

«متاسفانه من چشم دید خود را داشتم ( با چشم های خودم دیدم) که دختران گرایش جنسی متفاوتی داشتن اما بخاطر ترسی که از خانواده و یا جامعه سنتی خودشان داشتن مجبور شدن احساس خودشان را در قلبشان دفن کنند و اصلا به روی خودشان نیاورند و این هویت شان را با خود پنهان کنن. اما زمانی که به ۲۰ سال و یا ۱۹ سال میرسن مجبور میشوند تن به ازدواجی بدهند که رضایت ندارند. و اگر آن دختر از ازدواج سر باز بزند اولین کسانی که بهش برچسب می‌زنند  پدر و مادرش هستند همان کسانی که بزرگش کردند! و بعد خواهر و برادرها مخصوصا برادرها که واکنش بسیار تندی دارن. و میگن چرا ازدواج را قبول نمی‌کنی مگه اینکه تو مشکلی داری! یا به اصطلاح عامیانه زبان کوتاهی داری( مرتکب اشتباهی شدی)»

اما چه اتفاقی می افتد اگر خانواده متوجه هویت جنسی متفاوت فرزندشان شوند؟ در این رابطه باران، مرد همجنسگرای افغان می‌گوید:

«در افغانستان چیزی که قبلا رخ داده و رخ داده خواهد شد این است که اگر مردم بفهمن کسی همجنسگرا هست در همان جا حکمش را صادر می‌کنند و او را مجازات می‌کنند!! که ما از این تجربه های ثابت و با مدرکی در جامعه داریم به طور مثال در کابل و یا جاهای دیگه بارها شاهد بودیم که دو شخص حالا چه همجنسگرا و یا غیر همجنسگرا وقتی رابطه داشتن و عمل شان لو رفته همان جا برایشان حکم صحرایی را اجرا کردن به طورمثال  بارها در خبرها دیدیم که شلاق زدن و یا حتی سنگسار کردن! و این اولین خطری هست که همه همجنسگراهای افغان را تهدید میکند یعنی خطر جانی!»

 اما جمیل، همجنسگرای مرد معتقده که اگر جامعه و خانواده  برخورد بدی با دگرباشان داره این ناشی از درک نادرست آنها است: «به نظر من بزرگترین مشکل جامعه ما این است که جامعه و فامیل ما اشنایی درست درباره ال جی بی تی ها ندارن و همان اندک آشنایی که دارن از گذشته ها است و آشنایی نادرستی درباره ما هست و آشنایی درست از طریق دولت ممکن هست و باید حمایت کند و یا از طریق سوشال مدیا باید این آموزش ها به مردم داده شود و سر ذهن های مردم و فامیل کار شود که یاد بگیرن ما هم مثل سایر افراد جامعه هستیم و میتوانیم زندگی کنیم و مشکل جامعه ما همین ذهنیت است و باید برای جامعه ما ذهنیت سازی شود.»

متاسفانه در جامعه افغانستان از همجنسگرایی و هر رابطه با همجنسی تحت عنوان «بچه بازی» و «کودک آزاری» یاد می‌شود و درک درستی در این رابطه ندارند. و از طرفی ترنس ها را «نرماده» و یا «ایزک» خطاب می‌کنند و معتقدند که ترنس ها نشانه قیامت هستند و یا گناهی مرتکب شدند و به این دلیل خدا آنها را مجازات کرده!

دیبا، زن ترنس در این باره می‌گه که :

«ما را در آنجا( افغانستان) ریشخند می‌کردن و می‌گفتن که خاک بر سرت که تو نه زن هستی و نه مرد! و این قواره را سیل (نگاه) کن. که این چی قیسم ( چطور) حرف زدن است! درست مثل مردا گپ بزن و باز اگر خوششان می آمد می‌گفتن نمی‌خواهی غم ما را بخوری؟ ( اصلاح از اینکه نمی‌خوای به من توجه کنی؟) و می‌گفتن اگر به من ندی (رابطه جنسی با من برقرار نکنی) و همراه من نباشی من به پدرت می‌گم که چی کار کردی یا نکردی. و در جایی که کار می‌کردم همه به من می‌گفتن "دوجنسه" یا اوا خواهر" یا میگفتن تو نه زنی و نه مردی! و مرا مدام آزار می‌دادن.»


و یا لیلا زن ترنس افغان می‌گوید: «وقتی مکتب می‌رفتم مرا دخترک صدا می‌زدند و یا ایزک می‌گفتند و بالایم می‌خندیدن. برای همین مکتب را رها کردم.»


متاسفانه به دلیل آگاهی پایین جامعه فقر فرهنگی و عدم تلاش دولت برای فرهنگ سازی سبب شده دگرباشان ، قربانی آزار و اذیت های کلامی و جنسی و آداب و رسوم غلط جامعه شوند.


منبع: رادیو رنگین کمان برنامه اینجا پامیر.

مجری و تهیه کننده: آرتمیس اکبری